قبل از اینکه در امتحان المپیاد شرکت کنید:
بچهی ما باید نهایتا درس خودش رو بخونه. الکی بره زور بزنه که چی بشه؟
شما دانش آموزا باید به فکر کنکور و آیندهاتون باشین. المپیاد به چه دردتون میخوره؟
پسر جان این درس هم به زور باید بخونی. هر چی زودتر بیا پیش من مغازه داری یاد بگیر فردا به جای کنکور و المپیاد و این داستانا خودم شعبهی دوم بوتیک مشکل پسندان رو برات راه میندازم. الان با المپیاد یک کیلو گوجه میدن بهت؟
عموجان میری دانشگاه سیاسی میشی. خانوادهات رو گرفتار میکنی. همین دانشگاه آزاد شهر خودمون درس بخون کنار پدرت باش.
بعد از قبول شدن در المپیاد حتی مرحله اول:
خدایا شکرت که یه بچهی نابغه به ما دادی.
دانش آموزان ما از قویترین دانش آموزان، حتی در کشور هستن. اینو توی المپیادها ثابت کردن.
دایی من حاضرم این پسر داییت رو به جای مغازه بفرستم پیشت، یه کم المپیک یادش بدی. شاید فردا فرستادمش ریاضی مغز خوند. نمی دونم والا پول که هست ولی درس نیست. الان همه کاسبن، پول رو همه درمیارن. کسی درس نمی خونه. موقعی که شما باید بری سرکار همه بی سوادن دایی. این پسره درس خون بشه من هر چی باشه خرجش میکنم. دایی جلسه اول رو از کی میذاری براش؟
عمو جان! واقعیت اینه که اینجا محدوده. برای فعالیتی که شما داری باید بزرگ فکر کنی. اصلا بزرگان دین ما گفتن جهانی فکر کنید تا رستگار شوید. کاش المپیاد دورهی ما هم بود.